frontend-interview-questions

1. زمانی را توصیف کنید که یک تیم فرانت‌اند را در یک پروژه چالش‌برانگیز رهبری کردید. چگونه موفقیت را تضمین کردید؟

در نقش قبلی‌ام، باید یک داشبورد قدیمی را در React ظرف ۳ ماه بازسازی می‌کردیم تا با راه‌اندازی مجدد محصول هماهنگ شود. کدبیس به شدت به هم وابسته بود، مستندات ضعیفی داشت و فاقد پوشش تست بود.

رویکرد من:

ما به موقع تحویل دادیم، با ۹۰٪ پوشش تست واحد و یک کتابخانه کامپوننت مشترک که توسعه آینده را تسریع کرد.


2. چگونه به توسعه‌دهندگان تازه‌کار در React.js یا بهترین روش‌های فرانت‌اند آموزش می‌دهید؟

من بر یادگیری زمینه‌ای، برنامه‌نویسی جفتی و بررسی‌های کد به‌عنوان ابزارهای آموزشی تمرکز می‌کنم.

اصول کلیدی:

همچنین تازه‌کارها را در بخش‌های مختلف کدبیس می‌چرخانم تا در مسیریابی، مدیریت وضعیت و معماری رابط کاربری اعتماد به نفس پیدا کنند.


3. از چه استراتژی‌هایی برای انجام بررسی‌های کد مؤثر برای تیمی که روی یک کدبیس React کار می‌کند استفاده می‌کنید؟

بررسی‌های من بر خوانایی، قابلیت استفاده مجدد، عملکرد و ثبات تمرکز دارند.

رویکرد:

هدفم آموزش است، نه دروازه‌بانی، و پیشنهادات را با تحسین متعادل می‌کنم تا فرهنگ بازخورد قوی حفظ شود.


4. چگونه رهبری فنی را با کدنویسی عملی در یک نقش رهبری متعادل می‌کنید؟

۵۰–۶۰٪ از زمانم را به کدنویسی عملی اختصاص می‌دهم، با تمرکز بر کارهای بنیادی (مثل راه‌اندازی سیستم طراحی یا ابزارهای ساخت) و ویژگی‌های مسیر بحرانی.

برای حفظ تعادل:

این رویکرد من را به کد نزدیک نگه می‌دارد در حالی که فضایی برای رشد تیم و مقیاس‌پذیری ایجاد می‌کند.


5. درباره زمانی بگویید که تعارضی بین اعضای تیم بر سر یک تصمیم فنی (مثل انتخاب کتابخانه مدیریت وضعیت) حل کردید.

دو توسعه‌دهنده ارشد درباره استفاده از Redux Toolkit یا Zustand برای یک ویژگی جدید بحث می‌کردند. یکی ساختار Redux را ارزشمند می‌دانست، دیگری سادگی Zustand را ترجیح می‌داد.

فرآیند حل من:

ما Zustand را برای MVP با یک لایه بسته‌بندی برای انتزاع دسترسی به ذخیره انتخاب کردیم، که امکان مهاجرت آینده را فراهم کرد. کلید موفقیت تسهیل بی‌طرف و تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد بود.


6. چگونه اهداف توسعه فرانت‌اند را با اهداف تجاری هنگام همکاری با مدیران محصول و ذینفعان هم‌راستا می‌کنید؟

من اهداف فنی را قابل مشاهده می‌کنم و آن‌ها را به نتایج تجاری مرتبط می‌کنم.

مثال: هنگام حمایت از بازسازی به یک کتابخانه کامپوننت، آن را به‌عنوان “پاکسازی بدهی فنی” مطرح نکردم، بلکه به این صورت:

من با PMها برای اولویت‌بندی وظایف فنی در نقشه راه همکاری نزدیک دارم، اغلب آن‌ها را با ویژگی‌های کاربرمحور (مثل بازسازی رابط کاربری در کنار صفحه تنظیمات جدید) ترکیب می‌کنم.

شفافیت و زبان مشترک (نه اصطلاحات تخصصی) کلید هم‌راستایی است.


7. فرآیند شما برای انجام بررسی‌های عملکرد مهندسان در تیم‌تان چیست؟

من از یک رویکرد بازخورد ۳۶۰ درجه هم‌راستا با ماتریس‌های شایستگی واضح استفاده می‌کنم.

فرآیند:

همچنین خودارزیابی را تشویق می‌کنم تا درون‌نگری را ترویج کنم و اطمینان می‌دهم بازخوردها عملی و نه مبهم هستند.


8. چگونه به تلاش‌های استخدام کمک کرده‌اید و در یک کاندیدای فرانت‌اند قوی به دنبال چه چیزی هستید؟

من خطوط لوله استخدام را هدایت کرده‌ام: شرح وظایف نوشته‌ام، ارزیابی‌های خانگی طراحی کرده‌ام و مصاحبه‌های رفتاری + فنی برگزار کرده‌ام.

آنچه به دنبالش هستم:

هم‌راستایی فرهنگی نیز کلیدی است — کنجکاوی، همدلی و تمایل به همکاری به اندازه مهارت فنی اهمیت دارند.


9. چگونه اشتراک دانش و مستندسازی را در تیمی که روی یک پروژه بزرگ React/Vue.js کار می‌کند تضمین می‌کنید؟

تاکتیک‌ها:

همچنین از کدی که خود-مستندساز است حمایت می‌کنم — نام‌گذاری واضح، انتزاع‌های تمیز و نظرات فقط در صورت لزوم.


10. موقعیتی را توصیف کنید که برای یک فناوری یا رویکرد فرانت‌اند به ذینفعان غیرفنی حمایت کردید. چگونه استدلال خود را مطرح کردید؟

من پیشنهاد معرفی یک سیستم طراحی با استفاده از Tailwind + Storybook را برای جایگزینی استایل‌های ناسازگار و تکراری در ۴ محصول مطرح کردم.

چالش‌ها: ذینفعان غیرفنی آن را به‌عنوان “کار اضافی” بدون بازگشت سرمایه فوری می‌دیدند.

چگونه استدلالم را مطرح کردم:

موافقت گرفتم و منابعی برای یک تلاش ۲ اسپرینتی اختصاص یافت که ظرف یک فصل نتیجه داد.